زن به برادرش: می خوام جدا شم, می تونی کمکم کنی یه سری از وسایلم رو ببری پیش خودت؟برادر: تو چه نفعی کردی از ازدواج با این مرد؟ اصلا من نمی فهمم چرا باهاش ازدواج کردی؟ خیلی آدم بی اعتماد به نفسی یه, اصلا هیچی حالیش نیست. من از همون اول که دیدمش فهمیدم این چه جور… به خواندن همدری ایرانی ادامه دهید
ماه: نوامبر 2014
سفری برای آموزش
سرعت گذاشتن روزها از دستم در رفته. اینجا بعضی روزها پاییزه, بعضی روزها زمستون. هفتهای که سفر بودم، روزهای فشرده و سختی رو به همراه داشت. ده ساعت با قطار شب توی راه بودم. سه ساعت تونستم بخوابم. اونجا هر روز سمینارهای طولانی داشتیم به دو زبان از صبح تا ساعت ٥ و ٦ بعدازظهر و گاهی اول یا آخرش هم بازدید برنامه ریزی شده… به خواندن سفری برای آموزش ادامه دهید