چهل سالگی و حواشی آن

روزها تندتند می‌گذرند و من مدام به چهل سالگی فکر می‌کنم. به زمانی که دارد من را می‌شمارد و از من جلو می‌زند. به پرونده‌های ناتمام فکر می‌کنم، به روزهای نیامده، به صدای گریه‌ها و خنده‌های کودک متولدنشده. بیماری‌ها و چک‌آپ‌هایی که مربوط به این حوالی از سن و سالند.کارهایی هست که بالاخره باید شروعشان… به خواندن چهل سالگی و حواشی آن ادامه دهید